معنی نوعی چاپگر
حل جدول
حرارتی
چاپگر
پرینتر
چاپگر رایانهای
پرینتر
چاپگر کامپیوتری
پرینتر
جوهر چاپگر
تونر
پودر دستگاه چاپگر
تونر
مترادف و متضاد زبان فارسی
دستگاه چاپ رایانهای، پرینتر
فارسی به عربی
طابعه
فرهنگ معین
(اِمر.) دستگاه الکترونیکی برای چاپ داده های کامپیوتری، پرینتر.، ~ جوهرافشان چاپگری که با پرتاب ذرات جوهر بر کاغذ نقش ایجاد کند.، ~ سوزنی چاپگری که در آن حرف یا نماد ماتریسی از نقاط است و بر این نقاط مرکب افشانده یا ضربه همراه با مرکب وارد شود.، ~
فارسی به آلمانی
Drucker (m)
فارسی به انگلیسی
Printer
دور چاپگر
Teletype
چاپگر رجی (کامپیوتر)
Line Printer
چاپگر لیزری (کامپیوتر)
Laser Printer
لغت نامه دهخدا
نوعی. [ن َ / نُو] (ص نسبی) منسوب به نوع. مقررشده برای نوع. (ناظم الاطباء). مربوط به نوع: صورت نوعی. حرکت نوعی. (فرهنگ فارسی معین): من ِ نوعی.
معادل ابجد
362